اگر فرزندتان را دعوا کردید، چگونه دل‌جویی کنید؟

اگر فرزندتان را دعوا کردید، چگونه دل‌جویی کنید؟
چطور می‌توانم از یک سو به کودکانم نشان دهم که من هم احساساتی دارم که همواره مثبت نیستند، اما از سوی دیگر اجازه ندهم خشمم فوران کند؟
کد خبر: ۷۵۵
|
۳۰ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۰

زی‌سان: یک سال است که از اتاق خوابم کار می‌کنم. فکر می‌کردم به سطحی از تعادل عاطفی رسیده‌ام که بتوانم مزاحمت‌های مداوم کودکم در طول روز را تحمل کنم. اما هفته گذشته، مدرسه دختر بزرگترم به او گفت باید برای بازی در فضای آزاد، به سایرین بپیوندد. 

به گزارش زی‌سان؛ او در یک ساعت، چهار مرتبه خود را به داخل اتاق خواب من که قفل ندارد انداخت؛ به دنبال دمپایی‌هایش بود، چیزی قرمزرنگ می‌خواست (دوبار) و در پی شانه مو بود. بار چهارم، با صدایی خشنتر از آن چه دوست دارم با کودکانم صحبت کنم، با کمی عصبانیت گفتم: «باید از اینجا بیرون بروی!»

دخترم ناراحت شد و من از این که سرش فریاد زده بودم احساس بدی داشتم، اما در عین حال، در درونم نوعی دوگانگی هم حس می‌کردم. هر بار دخترم وارد اتاق شد، با ادب از او خواستم جای دیگری از آپارتمان به دنبال اشیای موردنیازش بگردد، چون من برای تحویل کارم یک ضرب الاجل داشتم. او کلاس سوم دبستان است؛ یعنی به اندازه کافی بزرگ هست که آنچه به او گفتم بفهمد و به آن احترام بگذارد و من می‌خواهم او را جوری بار بیاورم که نیاز‌های دیگران را درک کند.

چطور می‌توانم از یک سو به کودکانم نشان دهم که من هم احساساتی دارم که همواره مثبت نیستند، اما از سوی دیگر اجازه ندهم خشمم فوران کند؟

دکتر پوجا لکشمین، استادیار روانپزشکی بالینی در دانشکده پزشکی دانشگاه جورج تاون آمریکا، می‌گوید نخستین نکته‌ای که باید بدانید این است که «همه والدین سر کودکانشان داد می‌کشند و اگر این گهگاه اتفاق بیفتد، از شما نه پدر و مادر بدی می‌سازد و نه نوع خوب آن را. این یکی از واقعیت‌های زندگی است.» او تاکید می‌کند که منظور وی، تجاوز عاطفی یا خشونت جسمی علیه کودکان نیست که هیچ یک هرگز قابل پذیرش نیستند. تجاوز عاطفی شامل تحقیر کودک، انتقاد مداوم از او و محروم کردنش از محبت یا آسایش است.

اما بلند کردن صدا یا از دست دادن گاه و بیگاه کنترل اعصابتان؟ این امر غیرقابل اجتناب است؛ زیرا ما انسانیم. 

جنی هادسون، استاد روانشناسی بالینی در دانشگاه ساوث ولز استرالیا می‌گوید: «این انتظار وجود دارد که کودکان از هرگونه احساس منفی حفاظت شوند، اما این مثبت بودن، زهرآگین است. طبیعی نیست، قابل قبول هم نیست. ما دارای انواع احساسات هستیم که دلسردی، نگرانی و اضطراب هم جزئی از آن‌ها است.» 

همچنین باید توجه داشت که همه‌گیری کرونا، استرس والدین را هم از نظر مالی و هم عاطفی، تشدید کرده است و حتی اگر اوضاع در رابطه با ویروس کرونا رو به بهبود باشد، باز هم بسیاری از ما همچنان زیر فشار‌هایی دوچندان هستیم.

به گفته هر چهارکارشناسی که با آن‌ها صحبت کردم، مهمترین نکته این است که بعد از آن که با کودکتان با لحن خشن حرف می‌زنید چه می‌کنید؟ آنچه در ادامه می‌خوانید، توصیه آن‌ها برای پس گرفتن آن چیزی است که گفته‌اید، نشان دادن همدردی شما با کودکتان و اگر ممکن باشد، کم کردن موارد بدرفتاری شما است.

به اشتباهتان اعتراف کنید

هادسون می‌گوید پس از آن که آرام شدید، از کودکتان عذرخواهی کنید و بر حسب سنشان درباره احساساتتان حرف بزنید. لازم نیست وارد جزئیات این که چرا آن گونه واکنش نشان دادید بشوید، اما می‌توانید چیزی شبیه به این بگویید: «متاسفم که فریاد کشیدم. ناراحت بودم، اما تقصیر تو نیست که عصبانی شدم. البته بهتر بود اینطور رفتار می‌کردم» و سپس درباره راه‌هایی که می‌توانستید برای آرام ماندن استفاده کنید حرف بزنید، مثل رفتن برای قدم زدن، کشیدن چند نفس عمیق یا تمام کردن جروبحث و دوری از ادامه تنش. هادسون می‌گوید: «این طوری به کودکتان هم فرصت یادگیری می‌دهید.» 

به خودتان زنگ تفریح بدهید

دکتر الکساندرا سَکس، روانپزشکی در نیویورک، می‌گوید که تنفس و تفریح تنها برای کودکان نیست بلکه بزرگسالان هم به آن نیاز دارند؛ به ویژه «اگر آنقدر تحت فشار هستید که نمی‌توانید فکر کنید چه روش‌هایی برای تربیت کودک مناسب است».

ممکن است تفریح (در خارج از خانه) برای همه میسر نباشد مخصوصا اگر کودک شما آنقدر کوچک است که نمی‌شود او را تنها گذاشت یا دست تنها هستید. اما سعی کنید به خودتان فرصت یک مکالمه تلفنی با دوستی را بدهید یا وقتی به شدت زیر فشار هستید، توی یک بالش جیغ بکشید.

او می‌گوید: «هنگامی که والدین توقع خود را برای کامل و بی‌عیب بودن بیش از حد بالا می‌برند، حس می‌کنند نباید کودکشان را حتی برای پنج دقیقه تنها بگذارند و از اتاق خارج شوند؛ حتی اگر این به آرام شدنشان کمک کند. در این تله شهادت نیفتید.»

به یاد داشته باشید که کنترل خواست‌های ناگهانی برای کودکان دشوار است.

هرچند دختر من هشت سال دارد، اما مغز او هنوز درحال رشد است و این که می‌داند من در آنسوی در هستم، برایش وسوسه‌انگیز است. دکتر سَکس توصیه می‌کند بر روی در نشانه‌ای بگذارید که نشان دهد نمی‌خواهید کودکان وارد شوند. با این کار به آن‌ها یادآوری می‌کنید مزاحم شما نشوند و به آن‌ها کمک می‌کنید در مقابل باز کردن در، مقاومت کنند. 

دکتر الکسا میزِزِ مالچوک، پزشک خانواده و استادیار دانشکده پزشکی دانشگاه کارولینای شمالی، می‌گوید یک ساعت شماطه‌دارهم می‌تواند به دختر من کمک کند. اگر نتواند از ورود به اتاق خودداری کند، من زنگ ساعت را روی ۳۰ دقیقه می‌گذارم که باید این نیم‌ساعت را صبر کند تا بتواند وارد شود. احتمالا در پایان این ۳۰ دقیقه، میل او برای ورود به اتاق هم تمام شده است.

اگر موارد فریاد زدن‌های شما زیاد است، کمک بگیرید

سَکس می‌گوید با توجه به این که شرایط و موقعیت‌های بسیاری وجود دارد که استفاده از این روش‌ها در آن موثر نیست، اگر خود را در تمام اوقات زیر استرس می‌بینید و دائما فریاد می‌کشید، «احتیاج به حمایت و کمک دارید.» این می‌تواند به صورت گرفتن کمک از دیگران برای نگاهداری از کودک یا مشاوره با یک روانشناس باشد.

در شب پس از رفتن دخترم به بازی مدرسه، هنگامی که سر شام با او در مورد عصبانیتم صحبت کردم، با من همدردی کرد، زیرا آن موضوع را با کلماتی توضیح دادم که می‌توانست درک کند. گفتم: «مثل آن مواقعی است که خواهر کوچکترت روز مدرسه دائما مزاحم تو می‌شود». این چیزی است که چند بار در هفته اتفاق می‌افتد و دخترم را از دست خواهرش به شدت خشمگین می‌کند.

از او معذرت خواستم و گمان می‌کنم بعد از آن، هر دو احساس بهتری کردیم. اما من همچنان به گذاشتن یک قفل برای در اتاق خوابم فکر می‌کنم.

سایر اخبار
ارسال نظرات
غیر قابل انتشار: ۰ | در انتظار بررسی: ۰ | انتشار یافته: