به گزارش زیسان، به گفته یکی از فیلسوفان زبان و ریاضیات، ما ممکن است فرمول دقیق نیوتن از اولین قانون حرکت خود را اشتباه تفسیر کرده باشیم.
دنیل هوک، فیلسوف ویرجینیا تک، پس از کشف آنچه که او به عنوان یک «ترجمه نادرست ناشیانه» در ترجمه انگلیسی اصلی کتاب نیوتن Principia Latina در سال ۱۷۲۹ توصیف کرد، تلاش کرد تا «این اشتباه را اصلاح کند.»
بر اساس این ترجمه، دانشگاهیان بیشماری تحقیقاتی را برای تفسیر قانون اول اینرسی نیوتن به این معنا آغاز کردهاند که یک جسم در یک خط مستقیم به حرکت خود ادامه میدهد یا در حالت سکون باقی میماند مگر اینکه نیروی خارجی مداخله کند.
این توصیفی است که به خوبی کار میکند تا زمانی که متوجه شوید نیروهای خارجی دائماً در کار هستند، چیزی که نیوتن باید در فرمولبندی خود به آن توجه کرده باشد.
هوک با بازبینی بایگانی متوجه شد که این تعبیر رایج حاکی از تفسیر نادرستی است که تا سال ۱۹۹۹ قابل مشاهده نبود، زمانی که دو محقق ترجمه یک کلمه لاتین نادیده گرفته شده را کشف کردند: quatenus، که به معنای «تا حدی» است، و چیزی بیشتر.
برای هوک، این تفاوت بزرگی ایجاد میکند. هوک میگوید که به جای توصیف اینکه اگر هیچ نیرویی روی یک جسم وارد نشود، حرکت خود را حفظ میکند، خوانش جدید نشان میدهد که نیوتن منظورش این بود که هر تغییر در تکانه جسم - هر تکان، شیب، انحراف و جهش - ناشی از نیروهای خارجی است.
این دانشمندان با قرار دادن این کلمه (تا حدودی) فراموششده در جای خود، یکی از اصول بنیادی فیزیک را به شکوه اولیه خود بازگرداندند.
با این حال، این اصلاح انتقادی هرگز مورد توجه قرار نگرفت. حتی اکنون نیز ممکن است زیر بار چندین قرن تکرار برای به دست آوردن شتاب تلاش کند.
هوک میگوید: «برخی خواندن من را بیش از حد وحشیانه و غیرعادی میدانند که نمیتوان آن را جدی گرفت. دیگران فکر میکنند آنقدر آشکارا درست است که ارزش بحث کردن را ندارد.»
افراد عادی ممکن است موافق باشند که این به نظر معنایی است. هوک اعتراف میکند که تفسیر مجدد فیزیک را تغییر نداده و نخواهد داد. اما بررسی دقیقتر نوشتههای خود نیوتن روشن میکند که ریاضیدان برجسته آن زمان به چه چیزی فکر میکرد.
هوک که در دوران دانشجویی درمورد منظور نیوتن سردرگم بود، بر اساس مقالهای در مجله فلسفه، توضیح میدهد: «مقدار زمان زیادی برای این سؤال که هدف واقعی قانون اینرسی علوم پایه چیست هدر رفته است.»
اگر ترجمه رایج را در نظر بگیریم که این است که اجسام در خطوط مستقیم حرکت میکنند تا زمانی که نیرویی آنها را مجبور به تغییر مسیر کند، این سؤال را ایجاد میکند: چرا نیوتن باید قانونی در مورد اجسام عاری از نیروهای خارجی بنویسد در حالی که چنین چیزی در جهان ما وجود ندارد. وقتی جاذبه و اصطکاک همیشه وجود دارد.
جورج اسمیت، فیلسوف دانشگاه تافتس و متخصص در نوشتههای نیوتن، به استفانی پاپاس، روزنامهنگار ساینتیفیک امریکن گفت: «هدف قانون اول، استنتاج وجود نیرو است.»
در واقع، نیوتن ۳ مثال ملموس برای نشان دادن اولین قانون حرکت خود ارائه کرد: طبق گفته هوک، واضحترین آن، چرخشی است که در یک گرداب محکم به دلیل اصطکاک هوا، سرعت خود را کاهش میدهد.
هوک نوشت: «با ارائه این مثال، نیوتن به وضوح به ما نشان میدهد که چگونه قانون اول، همانطور که او آن را میفهمد، در مورد اجسام شتابدهنده تحت تأثیر نیروها اعمال میشود. یعنی در مورد اجسام در دنیای واقعی اعمال میشود.»
هوک میگوید این تفسیر تجدید یکی از اساسیترین ایدههای نیوتن را که در آن زمان کاملاً انقلابی بود، زنده میکند. یعنی سیارات، ستارگان و سایر اجرام آسمانی همگی تابع قوانین فیزیکی مشابه اجرام روی زمین هستند.
هوک معتقد است هر تغییر در سرعت و هر گرایش در جهت - از دستهای از اتمها تا کهکشانهای در حال چرخش - تابع قانون اول نیوتن است.