زیسان: تحقیقات جدید «لین تن برینک» و همکارانش که طی چند وقت گذشته در مجله Personality and Social Psychology Bulletin منتشر شد نشان میدهد افرادی که حقیقت را میگویند جذاب تر از کسانی هستند که دروغ می گویند.
به گزارش زیسان، سوای از همه چیز ما همیشه در تلاش هستیم تشخیص دهیم که آیا دیگران حقیقت را میگویند یا دروغ. همانطور که «تن برینک» و همکارانش میگویند، زمانی که از ما خواسته میشود درباره «صداقت» دیگران قضاوت کنیم، آنجاست که تمایل داریم «سوگیری نسبت به حقیقت» داشته باشیم اما وقتی از ما سؤال نمیشود، «به ندرت احتمال فریب را در نظر میگیریم». با این حال، ممکن است ما به طرز ماهرانهای با دروغها هماهنگ شویم چرا که وقتی دیگران دروغ میگویند خود به خود جذابیت کمتری در آنها میبینیم، حتی زمانی که آگاهانه سعی در تشخیص دروغگویی نداریم.
در این سه مطالعه، محققان ویدئوهایی را به مخاطبان نشان دادند و از آنها خواستند تا میزان جذابیت کلی افراد هدف را ارزیابی کنند. نکته مهم این است که به مخاطبان نگفتند که برخی اهداف ممکن است دروغ بگویند به همین دلیل مخاطبان اهداف مورد نظر در ویدئو را بر اساس گرم بودن و باز بودن مورد قضاوت قرار دادند. در مطالعه اول شرکتکنندگان در 24 ویدئوی مختلف میزان جذابیت را بر اساس جنس مخالف ارزیابی کردند (اکثر افراد این مطالعه دگرجنسگرا بودند). این ویدئوها شامل افرادی بود که به سؤالاتی درباره سرقت 100 دلار از یک آزمایشگاه جواب میدادند. برخی شرکتکنندگان معتقد بودند که سرقت انجام شده و برخی دیگر نه. همه افراد مورد هدف در ویدئوها انگیزه این را داشتند که افراد صادقی به نظر برسند چرا که اگر بازجوی خود را متقاعد کنند که در حال گفتن حقیقت هستند میتوانند پول سرقت شده را برای خودشان نگه دارند.
همه اهداف به سؤالات پایه صادقانه پاسخ دادند تا بازجوی خود را به اینکه حقیقت را میگویند متقاعد کنند و سپس در ادامه بر اساس شرایط تعیین شده خود به بازجو سؤالات را صاداقانه با با دروغ جواب دادند (همه اهداف سعی کردند بازجو را متقاعد کنند که پول را ندزدیده اند). ویدئوها توسط محققان ویرایش شدند تا کلمات قابل تشخیص را حذف کنند، اما نشانههایی مانند زیر و بم صدا، مکث و تنوع صوتی را حفظ کردند. مخاطبان میزان جذابیت افراد مورد نظر در ویدئو را بر اساس گرم بودن فرد و میزان باز بودن ارزیابی کردند.
این مطالعه نشان داد که شرکتکنندگان کسانی که حقیقت را گفتهاند نسبت به کسانی که دروغ گفتهاند، جذابتر دیدند. علاوه بر این، مردان شرکتکننده گزارش دادند که بیشتر جذب زنانی میشوند که حقیقت را میگویند تا دروغ. از طرف دیگر اگرچه با شدت کمتر، زنان نیز مردانی که حقیقت را میگفتند جذابتر از مردانی میدیدند که دروغ میگفتند. در نهایت، رتبهبندی شرکتکنندگان از گرمی و باز بودن افراد، رابطه بین حقیقت، دروغ و جذابیت را میانجیگری میکند یعنی کسانی که حقیقت را میگفتند گرمتر و بازتر و در نتیجه جذابتر تلقی میشدند.
مطالعه دوم تکرار همان مطالعه اول بود با این تفاوت که در مطالعه اول، افراد مختلف دروغ یا حقیقت را گفته بودند و بر این اساس ارزیابی شدند، در حالی که در مطالعه دوم، همان افراد در حین دروغ گفتن و راست گفتن توسط شرکتکنندگان ارزیابی شدند.
در مطالعه دوم، به شرکتکنندگان یک «ویدئوی سوال انتقادی» نشان داده شد که در آن افراد در مورد «جنایتی» که انجام داده یا ندادهاند یا دروغ می گفتند یا راست. همچنین یک «ویدیوی پایه» به شرکتکنندگان نشان داده شد و در آن از همه اهداف خواسته شد در رابطه با سوالی غیر از جنایت مربوطه، صادقانه پاسخ دهند. باز هم نتیجه مطالعه اول تکرار شد و شرکتکنندگان کسانی را که حقیقت میگفتند جذابتر دیدند. محققان بر اساس این آزمایش این یافتهها را «اثر جاذبه حقیقت» نامیدند. از دید محققان این یافته ممکن است ناشی از کاهش سطح استرس برای افرادیست که در حال گفتن حقیقت هستند.
در مطالعه سوم، محققان از «پایگاه داده تشخیص فریب» دانشگاه میامی برای محرک های خود استفاده کردند. این پایگاه داده شامل ویدیوهایی از افراد یکسان است که در مورد افرادی که دوستشان دارند یا ندارند، راست و دروغ میگویند. در این مطالعه، از شرکت کنندگان زن و مرد خواسته شد تا جذابیت افراد در ویدئوها را مورد قضاوت قرار دهند (به جای احساس جذابیت خود نسبت به اهداف)، بنابراین همه شرکت کنندگان ویدئوهای اهداف مرد و زن را قضاوت کردند.
شرکت کنندگان اهداف مورد نظر هر 20 ویدیو (پنج زن راست می گویند، پنج زن دروغ می گویند، پنج مرد راست می گویند، پنج مرد دروغ می گویند) را به صورت تصادفی رتبه بندی کردند. این ویدیوها در مورد کسانی بود که در مورد «کسی که واقعاً دوستش داشتند» حرف میزدند و درباره شخصی که از او متنفر بودند طوری صحبت میکردند که «انگار او را دوست دارند». یک بار دیگر، شرکت کنندگان از دروغگویی برخی از اهداف آگاه نبودند. در این ویدئوها، اهداف قابل مشاهده بودند و بر خلاف دو مطالعه اول، جملات آنها قابل شنیدن بود. شرکت کنندگان جذابیت، گرمی و باز بودن اهداف را ارزیابی کردند.
نتایج دوباره نشان داد اهدافی که حقیقت را میگویند جذابتر از کسانی هستند که دروغ میگویند. نکته جالب توجه اینکه در مطالعه سوم، زنانی که دروغ میگفتند جذابیت کمتری نسبت به کسانی که حقیقت را میگفتند، ارزیابی میشدند. با این حال، مردان چه دروغ میگفتند و چه راست به یک اندازه جذاب بودند. با تکرار نتایج مطالعه اول، رتبه بندی جذابیت یک بار دیگر با رتبه بندی گرما و گشاده رویی انجام شد.
محققان به این نتیجه رسیدند «حتی زمانی که شرکت کنندگان از احتمال دروغگویی برخی از اهداف آگاه نباشند، رتبه بندی جذابیت به تنهایی تا حدی میتواند دروغگوها را از راستگویان متمایز کند.» لین تن برینک و همکاران در مطالعه خود نشان میدهد که این تغییرات در جذابیت ممکن است ما را به «انتخابهای اجتماعی عاقلانه - نزدیک شدن به راستگویان و دور شدن از دروغگویان» سوق دهد. تغییرات ظریف در رتبهبندی جذابیت در زمانی که نمیتوانیم با تلاش بسیار راستگویان را از دروغگویان متمایز کنیم، برای ما میتواند کمککننده باشد.