مهر نوشت: مهوش افشارپناه بازیگر فیلم و سریالهای تلویزیونی بیان کرد نقشهایی که برای سن و سال او نوشته میشوند جذابیتی ندارند و بیشتر زنانی هستند که چای میآورند و دیگران را نصیحت میکنند.
مهوش افشارپناه بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون درباره حضور کمرنگش در تلویزیون به خبرنگار مهر بیان کرد: فیلمنامههایی در این چند سال به من داده شده که برخی سینمایی بوده و برخی هم چند سریال بوده است، اما قصهها به گونهای نیست که انگیزهای برایش داشته باشم.
وی اضافه کرد: برای سن ما نقشها اصلا جذاب نیست، نقشها به گونهای است که فقط باید جلوی دیگران چای بگذارید و عدهای را نصیحت کنید.
وی درباره اینکه چقدر از خود او برای نگارش شخصیت مادر یا زنان در فیلمنامهها کمک میگیرند، بیان کرد: فیلمنامه باید از پایه درست و محکم باشد وگرنه هرچه بگویید اتفاقی نمیافتد. اتفاقا میگویند شما پیشکسوت هستید ما فیلمنامه را درست میکنیم و نظرات شما خیلی مهم است، اما قصهها به گونهای است که با ۲ جمله و سه جمله عوض نمیشود.
افشارپناه درباره قصهها و شخصیتهای این روزهای سریالها نیز بیان کرد: در حال حاضر در کشور ما نقش اساسی و پرباری در سریالها دیده نمیشود، بیشتر سریالها درباره مسایل جوانان است یا اگر هم درباره بزرگسالان است فضایی شعاری دارد.
وی اضافه کرد: من فیلم و سریالهایی در دهه ۷۰ در نقش مادر بازی کرده ام که خیلی هم نقشهای خوبی بود. هر وقت برخی از این آثار سینمایی به جشنواره میرسید نقش هایم جزو کاندیداها هم اعلام میشد. البته سیمرغ هیچ گاه روی شانه ما نمینشست. این را هم بگویم سیمرغ چندان مهم نیست همین که کار کنید و دیده شوید جذاب است و مهم نیست حتما سیمرغ بگیرید.
افشارپناه یادآور شد: من با کارگردانهای خوبی هم کار کرده ام، گاهی اشتباه هم کرده ام و شاید در آثاری حضور داشته ام که نباید میبوده ام، اما در کل کارهای آبرومندانهای داشتهام.
بازیگر «این خانه دور است» درباره اینکه چقدر بازیگری برایش منبع درآمد بوده است، اظهار کرد: خوشبختانه هیچ گاه به بازیگری اینگونه نگاه نکرده ام. الان هم در کرج آموزش بازیگری داریم، هنرجوهای خوبی هم تربیت شده اند. در تئاتر هم سالی یک بار کار میکردم. خوشبختانه شرایطم به گونهای بود که نیاز به پول کار نداشتم و به خاطر پول سر کار نرفته ام.
افشارپناه درباره حافظه مردم نسبت به بازیهای خودش نیز گفت: خوشبختانه هنوز مردم خیلی من را به خاطر دارند. برایم عجیب بود به کافهای رفته بودم که در آنجا آقای جوانی من را با سریال «خانه در انتظار» هنوز میشناخت یا هنوز من را با سریالهایی که بازی کرده ام به یاد میآورند که برایم خوشایند است.