زیسان: اعدام با توپ روش اعدامی بود که در آن محکوم را به دهانهٔ توپ میبستند و با شلیک توپ اعدامش میکردند. جرج کارتر استنت در توصیف آن مینویسد: زندانی معمولاً به توپی بسته میشود به گونهای که لولهٔ آن در فرورفتگی مهرههای کمرش قرار بگیرد.
به گزارش زیسان؛ با شلیک توپ، کلهٔ او ده–پانزده متر به هوا پرتاب میشود، بازوها در هوا پرواز میکنند و شاید نود متر دورتر سقوط میکنند، پاها زیر لولهٔ سلاح ول میشود و بدن به معنای واقعی کلمه منفجر میشود و ذرهای از آن بر جای نمیماند.
گزارشهای موجود حاکی از رونق روش اعدام با توپ در ایرانِ دورهٔ قاجار تا زمان انقلاب مشروطه است.ضعف نظامی و انتظامی حکومت قاجار در دهههای آخر حکومت این سلسله باعث شدهبود که دولتمردان به تنبیههای عبرتانگیز روی بیاورند.
چارلز جیمز ویلس، طبیب انگلیسی دربار ناصرالدینشاه، در مورد به توپ بستن یک محکوم به دستور مسعود میرزا ظلالسلطان در شیراز مینویسد: محکوم را به دهانهٔ لولهٔ یکی از توپهای دهنپر باروتی بستند. ابتدا شلاق مفصلی به پشتش زدند. پس از آن مردک توپچی سبیل کلفت با قدمهای سنگین خود به سمت توپ رفت، دستی به سبیلهای آویختهاش کشید، سپس توپ را آتش کرد ولی متأسفانه توپ عمل نکرد. پس از تحقیق بیشتر معلوم شد هنوز آنطور که باید آن را پر از کهنه و باروت نکرده و نکوبیدهاند. در نتیجه این کار مدتی طول کشید. طی این مدت محکوم بیچاره با چشمان نگران از حدقه خارجشدهاش همچنان ناظر بر کار آنان بود. من با استفاده ازین فرصت خود را به ظلالسلطان رساندم تا درخواست عفو محکوم بیچاره را از او بکنم. ظلالسلطان که از قرار معلوم پی به مقصودم برده بود با زرنگی بدون اینکه به من مجال حرف زدن بدهد به منظور وقتگذرانی شروع به صحبت کردن از موارد دیگر نمود که ناگهان صدای انفجار شدیدی به گوشمان رسید که این دلیل بر قطعهقطعه شدن پیکر محکوم بهتوپ بسته بود.
ویلس در جای دیگری روایت محکومی را مینویسد که، چون جثهٔ کوچکی داشت برای بستنش به لولهٔ توپ مشکل پیشآمد و در نهایت زیر پایش آجر گذاشتند تا قدش به لوله برسد.
رابرت بینینگ، که مستشرق و همچنین از مدیران کمپانی هند شرقی بریتانیا بود، در سفری به شیراز در سال ۱۸۵۰ شاهد به توپ بستن یکی از سران راهزنان به دستور فیروز میرزا بود. هاینریش بروگش نیز مشاهداتش از به توپ بستن راهزنی به نام تیمور هشترودی را در کتاب سفری به دربار سلطان صاحبقران توصیف کردهاست.