زیسان: توهمات نوری برای قرنها ذهن انسانها را مجذوب خود کرده است، درک ما را به چالش میکشد و مغز ما را فریب میدهد تا غیرممکنها را ببیند. این پدیدهها، دانشمندان، هنرمندان و افراد کنجکاو را به یک اندازه مجذوب خود کرده است و روشهای شگفتانگیزی که مغز ما اطلاعات بصری را تفسیر میکند را آشکار میکند. در این مقاله، چند توهم نوری قابل توجه را بررسی خواهیم کرد که واقعیت را به چالش میکشند و قدرت شگفتانگیز ادراک بصری ما را آشکار میکنند.
توهم اتاق ایمز یک نمونه کلاسیک از این است که چگونه میتوان مغز ما را به راحتی فریب داد. در این توهم، اتاقی که به طور خاص ساخته شده است، کاملاً مستطیلی به نظر میرسد، اما در واقع یک شکل ذوزنقهای است. با دستکاری اندازه و موقعیت اشیا و افراد در داخل اتاق، این توهم درک مخدوشی از عمق و اندازه ایجاد میکند. نتیجه این است که دو فردی که در اتاق ایستادهاند از نظر اندازه به شدت متفاوت به نظر میرسند و درک ما از ادراک فضایی را به چالش میکشند.
مثلث پنروز که به عنوان مثلث غیرممکن نیز شناخته میشود، یک توهم نوری است که جسمی سه بعدی را به تصویر میکشد که نمیتواند در واقعیت وجود داشته باشد. این توهم که توسط ریاضیدان راجر پنروز ایجاد شده است، مغز ما را با ارائه نقاشیای فریب میدهد که در نگاه اول قابل قبول به نظر میرسد، اما قوانین هندسه را به چالش میکشد. مثلث پنروز ادراک ما از عمق و روابط فضایی را به چالش میکشد و ما را از ساختار غیرممکن آن شگفتزده میکند.
توهم هرمان گرید یک پدیده بصری فریبنده است که چشمان ما را فریب میدهد. هنگام مشاهده شبکهای از مربعهای سیاه چیدهشده در طرح شطرنجی با تقاطعهای سفید، به نظر میرسد که اشکال شبحمانند خاکستری در این تقاطعها ظاهر میشوند. این توهم به دلیل روشی است که سیستم بینایی ما کنتراست و مهار جانبی را پردازش میکند. اگرچه به نظر میرسد که اشکال خاکستری وجود دارند، اما آنها صرفاً نتیجه تفسیر مغز ما از اطلاعات بصری هستند.
توهم مارهای دوار یک پدیده نوری است که بینندگان را با حرکت وهم آلود خود مسحور میکند. این توهم که توسط Akiyoshi Kitaoka ایجاد شده است، مجموعهای از الگوهای دایرهای را با خطوط منحنی استراتژیک ارائه میدهد. علیرغم این واقعیت که تصویر ثابت است، به نظر میرسد که دایرهها میچرخند و ضربان دارند و احساس حرکت ایجاد میکنند. این توهم فریبنده نشان میدهد که چگونه میتوان سیستم بینایی ما را به راحتی فریب داد و حرکت را در جایی که هیچ وجود ندارد، درک کرد.
مثلث کانیزسا یک توهم قابل توجه است که قدرت مغز ما را برای پر کردن اطلاعات از دست رفته نشان میدهد. در این توهم، سه شکل Pac-Man به گونهای چیده شدهاند که مغز ما به طور خودکار وجود یک مثلث متساوی الاضلاع را درک میکند. مثلث به وضوح ظاهر میشود، حتی اگر از نظر فیزیکی در تصویر وجود نداشته باشد. این پدیده که به خطوط وهمآمیزی معروف است، نشان میدهد که چگونه مغز ما از محرکهای بصری ناقصاشیاء معنیداری میسازد.
این یک الگوی فریبنده است که احساس خطوط کج را به وجود میآورد. این پدیده به دلیل شباهت این توهم به دیوار کاشی کاری شده در یک کافه، زمانی رخ میدهد که خطوط افقی سیاه و سفید با ردیفهای متناوب مربعهای سیاه و سفید متلاشی شدهاند. اگرچه خطوط موازی هستند، اما به نظر میرسد شیب دار هستند و جلوه بصری قابل توجهی ایجاد میکنند. این توهم از تعامل بین کنتراست و تمایل مغز ما به درک الگوها سوء استفاده میکند و منجر به ادراک تحریف شده از تصویر میشود.
اثر Moiré یک توهم نوری فریبنده است که زمانی رخ میدهد که دو الگوی روی هم قرار گرفته، یک الگوی جدید یا مجموعهای از مصنوعات بصری ناخواسته ایجاد کنند. این پدیده به دلیل تداخل بین ساختارهای تکراری دو الگو به وجود میآید و در نتیجه شکلها، خطوط یا رنگهای جدیدی به وجود میآید که در هیچ یک از الگوها به صورت جداگانه وجود ندارد. اثر Moiré معمولاً در موقعیتهایی مشاهده میشود که خطوط ریز، شبکهها یا صفحهها روی هم قرار میگیرند و نمایشی مسحورکننده از الگوهای بصری غیرمنتظره ارائه میدهند.
Blivet که به نام چنگال غیرممکن نیز شناخته میشود، یک توهم نوری است که درک ما از ساختار و تداوم جسم را به چالش میکشد. این توهم دارای یک شی عجیب و غریب است که به نظر میرسد سه شاخه در یک انتها دارد، اما فقط دو شاخه در سر دیگر دارد و پیکربندی غیرممکنی را ایجاد میکند. علیرغم اینکه میدانیم چنین شیئی نمیتواند در واقعیت وجود داشته باشد، مغز ما در تلاش است تا اطلاعات بصری متضاد را با هم تطبیق دهد و ما را متحیر و مجذوب این توهم متناقض کند.
توهمات نوری همچنان درک ما از ادراک بصری را مجذوب خود کرده و به چالش میکشند. ده توهم خمکننده ذهن که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت، روشهای قابل توجهی را که مغز ما اطلاعات بصری را تفسیر و پردازش میکند، نشان میدهد. از ساختارهای غیرممکن گرفته تا حرکت وهمی، این پدیدهها رابطه پیچیده بین ادراکات حسی ما و مکانیسمهای عصبی زیرین را برجسته میکنند. با مطالعه توهمات نوری، بینش ارزشمندی در مورد عملکرد درونی مغز و تعادل ظریف بین ادراک و واقعیت به دست میآوریم. بنابراین، دفعه بعد که با یک توهم نوری مواجه شدید، لحظهای را به قدردانی از شگفتیهای سیستم بینایی و روشهای جذاب فریب دادن آن اختصاص دهید.